امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

امیرعلی من

بدون عنوان

به قول زن دایی فائقه: تی چهل کاسه گودن قربون... امیرعلی سفر اینبار تمام طول مسیر دوتا لیوان دستش از این لیوان آب می ریخت تو اون یکی.. از اون توی این.....یکی از تفریحات جذاب و مورد علاقه امیرعلی این کار هست حتی توی هواپیما هم ول کن این بازی نبود ...
5 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

توی عید خونه بابابزرگ دومین سری تولد امیرعلی برگزار شد جای همه دوستان سبز بود ......تو جمع دایی ها و خونوادشون و خاله ها و آجی ها و یگانه عزیز خیلی خوش گذشت....با وجود بابابزرگ و جون جون شمال  خاله ها و دایی ها و خونواده هاشون منو و امیرعلی یه بار دیگه آغاز سومین  سالروز تولد پسر گل رو جشن گرفتیم.... ...
5 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

چند روز پیش دیدم بابایی دست امیرعلی رو گرفته وسایل اصلاحشم ردیف کرده پدر و پسر آماده شدند تا بابایی موهاشو کوتاه کنه...پسرک چقدر هم داوطلبانه و آماده بود تا کچل بشه سر بزنگاه رسیدم و گفتم چیکار میکنی؟؟گفت موهاش خیلی بلنده ازش خواسته بود تا موهاشو کوتاه کنه امیرعلی هم پا به پای باباش مشتاق کچل شدن بود که نذاشتم و از زیر ماشین اصلاح بابایی بلندش کردم پسرک لجباز وقتی میبرمش آرایشگاه جیغ و داد میکنه و نمیزاره طرف موهاشو درست و درمون کوتاه کنه اما برای کچل شدن زیر دست باباش جیک نمیزنه و مشتاق هم هست..... ...
5 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

امیرعلی عزیزم از خدا می خواهم که در فراز و نشیب های زندگی همیشه سربلند و نیرومند باشی لبهای زیبایت در گذر زمان خندان و دلت شاد باشد....همیشه دوستت خواهم داشت.... ...
5 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

امیرجونی کاکائو خیلی دوست داره کیک روز مادر که بابایی زحمتش رو کشیده بود و اینم انگشتای کوچولوی امیرعلی هست که هنوز اجازه نمیده کیک رو به خوبی ببینیم تا در جعبه رو میخوایم باز کنیم انگشت امیرعلی به طرفش شلیک میشه...... ...
2 ارديبهشت 1394

بدون عنوان

امیرعلی و بابایی در فاصله یه روز با هم اختلاف دارند یعنی امروز بیست و هشتم بهمن تولد محمد عزیز(بابایی) هست محمد برای من نمونه کامل یه مرد خوب و مهربون است ....همیشه به خودش هم گفتم یه مردمهربون با یه دل صاف و دریایی..... منو و امیرعلی عاشقانه دوستش داریم.... بابایی خوب و عزیز امیرعلی |(آرمان) پسرکوچیکمون نمی تونه بنویسه اما من به نیابت از اون و از طرف خودم صمیمانه تولدت رو تبریک می گم و برات هر چی خوبی هست رو از خدا می خوام...تولدت مبارک عزیزم ...
28 بهمن 1393

بدون عنوان

بیست و هفتم بهمن تولید امیرعلی من عکس بالا شیرینی هست  که تو محل کارم برای تولد آقاپسر توزیع شد و جای همتون خیلی سبز بود راستش امسال تصمیم داشتم کیک تولدش رو بذارم برای  عید پیش فامیلای شمال باشیم و یه تولد مفصل اونجا داشته باشیم اما هر کاری کردم باز تو دلم بود که براش تو روز تولدش کیک بخریم     این کیک کوچولو رو گرفتم تا یه تولد خونوادگی کوچولو هم داشته باشیم آخه امیرجونی فوت کردن شمع  رو خیلی دوست داره   گل پسرم تولدت مبارک عزیزم   امیرجونی ناخنک زدن به کیک رو هم دوست داشت دور تا دور کیک جای انگشتاش مونده بود.... ...
28 بهمن 1393

تولد دوسالگی امیرعلی من

    من هر روز بیش ار پیش به این راز پی می برم که خدای مهربانم تو را به من هدیه داد تا زیباترین لحظات زندگی را با بودنت تجربه کنم..... تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه هدیه ای برای روز تولد تو . . .   عزیزتر از جانم همیشه و هرزمان در کنارت هستم و عاشقانه دوستت خواهم داشت....   آهنگ زیبای زندگی من امیرعلی خوبم تولدت مبارک         ...
27 بهمن 1393